جاری
نویسه گردانی:
JARY
جاری . (ص نسبی ) منسوب است به جار که شهرکی است در ساحل قریب به مدینه ٔ رسول (ص ). (الانساب سمعانی ).
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
جعری . [ ج ِ ع ِرْ ر ] (ع اِ) کون . دبر. (منتهی الارب ). جعراء. || کلمه ٔ ذم است که لئیم و ناکس را بدان دشنام دهند. || نام یکی از بازیه...