اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جام بدست داشتن

نویسه گردانی: JAM BDST DʼŠTN
جام بدست داشتن . [ ب ِ دَ ت َ ] (مص مرکب ) پیاله در دست داشتن . قدح بدست گرفتن :
آنکس که بدست جام دارد
سلطانی جم مدام دارد.

حافظ.


|| جام بکف آوردن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.