اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جام پیمودن

نویسه گردانی: JAM PYMWDN
جام پیمودن . [ پ َ / پ ِ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از شراب خوردن . (آنندراج ). جام سرکشیدن :
هنوز از زمانی فزون شادکام
نپیموده بدشاه با ماه جام .

(گرشاسب نامه ).


از آن می یکی جام پیما بمن
که رنگ آورد از عقیق یمن .

فخر گرگانی (ازآنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.