اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جامه درکشیدن

نویسه گردانی: JAMH DRKŠYDN
جامه درکشیدن . [ م َ / م ِ دَ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) لباس از تن کسی بیرون آوردن . جامه درآوردن : روزی جامه از مخنثی درکشیدم گفت خواجه حال ما هنوز پیدا نیامده است تو جامه از من درمکش که کارها در ثانی الحال خدا داند که چه شود. (تذکرةالاولیاء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.