اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جان دانا

نویسه گردانی: JAN DʼNA
جان دانا. [ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نفس ناطقه . روان روشن :
گر کند شهباز مرغان را شکار
من شکارش جان دانا دیده ام .

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.