اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جان شستن

نویسه گردانی: JAN ŠSTN
جان شستن . [ ش ُ ت َ ] (مص مرکب ) مجازاً روح را تابناک ساختن . روان را از خوی زشت مهذب ساختن :
جان را بعلم شوی که مرجان را
علم ای پسر مبارک صابون است .

ناصرخسرو.


گرد او گر طواف خواهی کرد
جان بشوی از پلیدی عصیان .

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.