اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جان گویا

نویسه گردانی: JAN GWYA
جان گویا. [ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عقل . (یادداشت مؤلف ) :
هزاران بنده چون من جان گویا
بفکرت داده خشنودیش جویا.

(ویس و رامین ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.