اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جای گرم کردن

نویسه گردانی: JAY GRM KRDN
جای گرم کردن . [ گ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از قرار و آرام گرفتن در جای (برهان ) (بهار عجم ) (آنندراج ). در جائی قرار و آرام گرفتن و بمراقبه رفتن . (ناظم الاطباء). جای گرم داشتن . (بهار عجم ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) :
ز آن پیش که من درآیم از پای
در خانه ٔ خویش گرم کن جای .

نظامی (از ضیا).


از آن سرد آمد این کاخ دلاویز
که تا جا گرم کردی گویدت خیز.

نظامی (از ضیا).


ایام چون فتیله ٔ داغم تمام سوخت
تا هم چو شمع پیش تو جا گرم کرده ام .

میلی (از آنندراج ).


گرد دل گردم که بازار وفا را گرم کرد
آنقدر بنشست در آتش که جا را گرم کرد.

باقر کاشی (از آنندراج ).


رجوع به جای گرم داشتن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.