 
        
            جبر کردن 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        JBR KRDN 
    
							
    
								
        جبر کردن . [ ج َ ک َ دَ ] (مص  مرکب ) جبران  کردن . تلافی  کردن . نقص  و زیان  مادی  یا معنوی  را برطرف  کردن  :  بر حالت  ببخشید و کسر حالت  را بتفقدی  جبر کرد. (گلستان ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    
								
    هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.