اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جبه خانه

نویسه گردانی: JBH ḴANH
جبه خانه . [ ج ُب ْ ب َ / ب ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) اسلحه خانه . قورخانه . مخزن لشکر. (ناظم الاطباء). در فارسی به معنی جای اسلحه و ابزار جنگ از جبه ٔ عربی به معنی زره و سنان مأخوذ است . زرادخانه . قورخانه . و عامه آن را جباخانه گویند (شکسته ٔ جیبه خانه ). جیبه خانه . آنجا که کیش سازند و توسعاً آنجا که هر نوع اسلحه کنند: بر سر آن کوه که نزدیک است بدیه سرفت قلعه ای بنا نهاد و جبه خانه گردانید و آثار آن الی یومنا هذا باقی است . (تاریخ قم ص 61). و رجوع به جباخانه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.