اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جبیل

نویسه گردانی: JBYL
جبیل . [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) از نواحی نزدیک حمص است . (از معجم البلدان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
جبیل . [ ج َ ] (ع ص ، اِ) درخت خشک . || جماعت مردم . || جبیل الوجه ؛ مرد زشت روی . (منتهی الارب ).
جبیل . [ ج ُ ب َ ] (ع اِ مصغر) مصغر جبل . (از معجم البلدان ). کوه کوچک .
جبیل . [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) نام کوهی است در السوق و همان کوه سلع است و برخی گفته اند کوه سلم است . (از معجم البلدان ).
جبیل . [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) کوهی است میان افاعنه و مسلح . و در آنجا بان روید. (منتهی الارب ). و آن را جبل البان نیز گویند. (از معجم البلدان ).
جبیل . [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) نام آبی است متعلق به بنی زیدبن عبیدبن ثعلبه در یمامه . (از معجم البلدان ).
جبیل . [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) موضعی است بین مشلل از اعمال مدینه و بحر. (از معجم البلدان ).
جبیل .[ ج ُ ب َ ] (اِخ ) کوهی است نزدیک فید. (منتهی الارب ).کوه بزرگ و قرمزی است در شانزده میلی فید و بین کوفه و فید کوهی جز آن وجود ندارد...
جبیل . [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) شهری است از سواحل دمشق . (منتهی الارب ). این شهر در اقلیم چهارم بطول شصت درجه و عرض سی درجه قرار دارد و شهری ا...
جُبَیْل، شهری بندری در استان الشرقیه در عربستان سعودی واقع در کرانه‌های جنوبی خلیج فارس. این شهر صنعتی با جمعیتی حدود 230،270 تن (1386ش/2007م) در 80 ک...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.