جحفة
نویسه گردانی:
JḤF
جحفة. [ ج َ ف َ ] (ع اِ) پاره ای از روغن و مسکه . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). || باقی آب در کناره ٔ حوض . (منتهی الارب ) (ذیل اقرب الموارد). || بیماری شکم از قبیل مغص . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || سپر از پوست . (یادداشت مؤلف ). || (مص ) بازی کردن به گوی . جَحف . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
جحفة. [ ج ُف َ ] (ع اِ) آب برگرفته شده از چاه . || باقی مانده ٔ آب در چاه بعد از برگرفتن از آن . || اندک ترید در خنور. (منتهی الارب ) (ناظ...
جحفة. [ ج ُ ف َ ] (اِخ ) جایی است میان مکه و مدینه که میقات اهل شام است . (منتهی الارب ). یاقوت آرد: قریه ای بزرگ بوده و منبری داشته ک...