جذیة
نویسه گردانی:
JḎY
جذیة. [ ج ِ ی َ ] (ع اِ) بیخ درخت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اصل درخت . (اقرب الموارد) (قطر المحیط).
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
جزیة. [ ج ِزْ ی َ ] (معرب ، اِ) خراج زمین . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از ناظم الاطباء). || آنچه از ذمی گیرند. (منتهی ...
این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان (اربان) از واژه گزیتک/گزیدگ Gazitak-Gazidag (پهلوى: مالیات ، عوارض، غرامت) برداشته و معرب ساخته اند. گزیت G...
این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان (اربان) از واژه گزیتک/گزیدگ Gazitak-Gazidag (پهلوى: مالیات ، عوارض، غرامت) برداشته و معرب ساخته اند. گزیت G...
جزیه. از گزیت فارسی به معنی مالیات و خراج است ودر اسلام خراجی است که از اهل کتاب گرفته میشود تا در قلمرو اسلامی جان و مالشان حفظ شود.
جزیه واژه ع...
جزیه خانه . [ ج ِزْ ی َ / ی ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) جائی که در آن باج و خراج جمع شود. || گمرک خانه . (ناظم الاطباء).