اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جراحت رسیده

نویسه گردانی: JRʼḤT RSYDH
جراحت رسیده . [ ج ِ ح َ رَ / رِ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) جراحت دیده . زخمی . خسته . مجروح . آنکه زخم یافته :
اگر حدیث کنم تندرست را چه خبر
که اندرون جراحت رسیدگان چونست .

سعدی .


رجوع به جراحت دیده شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.