جرد
نویسه گردانی:
JRD
جرد. [ ج ِ ] (اِ) سخترویی و خیرگی . (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ). || (پسوند) معرب یا صورتی دیگر از گرد که مزید مؤخر امکنه قرارمیگیرد و به معنی قلعه و حصار و شهر است . چنانکه در، اشناذجرد، برسانجرد، بروجرد، برونجرد، بلاشجرد، بوزجرد، بوزنجرد، جنوجرد، جورشجرد (سعیدآباد)، خرجرد، خسروجرد، دارابجرد، دستجرد. زامجرد. ساسنجرد، سانواجرد، سوسن جرد، شلانجرد، فرهادجرد، فلجرد، فورجرد، فوجرد، منازجرد، واسجرد، وایه جرد، ولاستجرد، ولاشجرد، هرمزجرد، هفت جرد. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به گرد و کرد و حرف «ج » شود.
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
وایه جرد. [ ] (اِخ ) وادی ای است در نزدیکی نهاوند. وجه تسمیه اینکه در این مکان حادثه ای بین عرب و عجم اتفاق افتاده بود و ایرانیان به ...
کچله جرد. [ ک َ چ ِ ل َ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشتابی بخش بوئین شهرستان قزوین جلگه ای و معتدل . سکنه ٔ آن 160 تن . آب آن از قنات ...