اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جست و جو

نویسه گردانی: JST W JW
جست و جو. [ ج ُ ت ُ ] (ترکیب عطفی ، اِمص مرکب )همان جستجو است . رجوع به این کلمه شود :
نگر نره دیو اندرین جست و جو
چه جست و چه دید اندرین گفت و گو.

فردوسی .


پراکنده ترکان برو آمدند
پرآواز و با جست و جو آمدند.

فردوسی .


به جست و جوی و تکاپوی کار من ابلیس
هزار نعلین را بیش بردریده شراک .

سوزنی .


- جست و جو کردن ؛ تفحص . فحص . کاوش .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.