جسور
نویسه گردانی:
JSWR
جسور. [ ج ُ ] (ع اِ) ج ِ جِسر و جَسر،بمعنی پل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
جسور. [ ج َ ] (ع ص ) دلیر بلندبالا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دلیر. گستاخ . متهور و بی شرم . (منتهی الارب ). مذکر و مؤنث در آن ...
جسور. [ ج ُ ] (ع مص ) دلیری کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پیش آمدن دشمن خود راو دلیری نمودن . (ناظم الاطباء). دلیر شدن . (المصادر زوزنی )....
جثور. [ ] (ع مص ) بدمیدن صبح . (زوزنی ).