جعفر
نویسه گردانی:
JʽFR
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن ثعلب بن جعفر الادفوی ملقب به کمال الدین و مکنی به ابوالفضل (685 - 748 هَ . ق .) مورخ بود و از ادبیات و فقه و فرائض و موسیقی هم اطلاع داشت . در ادفو از نواحی مصر متولد شد و در قوص و قاهره به تحصیل دانش پرداخت و پس از بازگشت از حج به قاهره درگذشت . از آثار اوست : الطالع السعید الجامع لاسماء نجباء الصعید که به ترجمه ٔ احوال رجال معاصر وی اختصاص دارد، البدر السافر و تحفةالمسافر که به ترجمه ٔ احوال برخی از رجال قرن هفتم هجری اختصاص دارد، الامتاع باحکام السماع ، فرائد الفوائد در علم فرائض و برخی از آثار منظوم و منثور دیگر. (الاعلام زرکلی ج 2). رجوع به ادفوی شود.
واژه های همانند
۱۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
علی جعفر. [ ع َ ج َ ف َ ] (اِخ ) (امیر...). وی از امرای دربار سلطان ابوسعیدبن اولجایتو بود. و پس از استیلای امیر شیخ حسن ایلکانی بر آذربایجان...
جعفر نقدی . [ ج َ ف َ رِ ن َ ] (اِخ ) قاضی شیعه دربغداد بود که درسال 1293 هَ . ق . در «العمارة» متولد شد و پدرش او را پس از دوران کودکی برای ...
جعفر واعظ. [ ج َ ف َ رِ ع ِ ] (اِخ ) رجوع به جعفربن محمد ... شود.
جعفر وشاء. [ ج َ ف َرِ وَش ْ شا ] (اِخ ) رجوع به جعفربن بشیر ... شود.
جعفر قطاع . [ ج َ ف َ رِ ق َطْ طا ] (اِخ ) رجوع به جعفربن محمد قطاع شود.
جعفر کذاب . [ ج َ ف َ رِ ک َذْ ذ ] (اِخ ) جعفربن علی نقی (متوفی 271 هَ . ق .) فرزند امام دهم شیعیان بود که ادعای امامت داشت و جمعی او را د...
جعفر کلبی . [ج َ ف َ رِ ک َ ] (اِخ ) رجوع به جعفربن یوسف ...شود.
جعفر مصدق . [ ج َ ف َ رِم ُ ص َدْ دِ ] (اِخ ) رجوع به جعفربن محمد ... شود.
صلاة جعفر. [ ص َ ت ِ ج َ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نمازی است که گویند پیغمبر (ص ) آنرا به جعفربن ابی طالب تعلیم فرمود و آن چهار رکعت اس...
جعفر تکین . [ ج َ ف َ ت َ] (اِخ ) از امراء و ارکان سپاه غزنویان بوده و در جنگهای محمود غزنوی با امرای ماوراءالنهر شرکت داشته است . رجوع شود ...