جعفر
نویسه گردانی:
JʽFR
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن حسن بن یحیی بن حسین بن سعید هذلی حلی ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوالقاسم و معروف به محقق حلی (602 - 676 هَ . ق .) فقیه و پیشوای امامی از مردم حله در عراق و مرجع تقلید شیعه ٔ امامیه در عصر خود بود. از آثار اوست : شرائعالاسلام فی مسائل الحلال و الحرام ، النافع (مختصر الشرائع)،المعتبر فی شرح المختصر، اصول الدین . نکة النهایة و جز آن . (الاعلام زرکلی ج 2). رجوع به علامه ٔ حلی شود.
واژه های همانند
۱۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
جعفر بیک لری جوادخانی . [ ج َ ف َ ب َ ل َ ج َ ] (اِخ ) نام یکی از طوایف ایل قشقائی است مرکب از سیصد خانوار. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 82).
جعفر بیک لری فریدون بیکی . [ ج َ ف َ ب َل َ ف ِ رِ ب َ ] (اِخ ) نام طایفه یی از طوایف قشقائی مرکب از یکصد خانوار. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 82...
پیشوا مرکز شهرستان پیشوا و یکی از شهرهای جنوبشرق استان تهران در ایران است. شهر پیشوا در دامنههای طبیعی قرار دارد و در ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی پایتخت وا...
جافر. [ ف ِ ] (ع اِ) آن اشتر که از گشنی بازمانده بود. ج ، جوافر. (مهذب الاسماء). || (ص ) ناتوان شده از بسیاری لباس . (ناظم الاطباء).