جعفر
نویسه گردانی:
JʽFR
جعفر. [ ج َ ف َ] (اِخ ) ابن علبةبن ربیعة الحارثی مکنی به ابوعارم (متوفی 125 هَ . ق .) شاعر غزلسرای کم شعر از شعرای مخضرمین معاصر دو دولت امویان و عباسیان و در شمار شاعرانی است که ابوتمام در کتاب حماسه از آنان یاد کرده است . وی در خاندان خود از فرسان نامدار بشمار میرفت . محل اقامت او در نجران بود و در همانجا به اتهام شرکت در کشتن مردی از بنی عقیل به نام خشینة زندانی شدو سپس بدست عقیل السری بن عبداﷲ هاشمی - عامل منصور در مکه - کشته شد و برخی گفته اند که مردی از بنی عقیل به نام رحمةبن طواف او را کشت . (الاعلام زرکلی ج 2).
واژه های همانند
۱۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
علی جعفر. [ ع َ ج َ ف َ ] (اِخ ) (امیر...). وی از امرای دربار سلطان ابوسعیدبن اولجایتو بود. و پس از استیلای امیر شیخ حسن ایلکانی بر آذربایجان...
جعفر نقدی . [ ج َ ف َ رِ ن َ ] (اِخ ) قاضی شیعه دربغداد بود که درسال 1293 هَ . ق . در «العمارة» متولد شد و پدرش او را پس از دوران کودکی برای ...
جعفر واعظ. [ ج َ ف َ رِ ع ِ ] (اِخ ) رجوع به جعفربن محمد ... شود.
جعفر وشاء. [ ج َ ف َرِ وَش ْ شا ] (اِخ ) رجوع به جعفربن بشیر ... شود.
جعفر قطاع . [ ج َ ف َ رِ ق َطْ طا ] (اِخ ) رجوع به جعفربن محمد قطاع شود.
جعفر کذاب . [ ج َ ف َ رِ ک َذْ ذ ] (اِخ ) جعفربن علی نقی (متوفی 271 هَ . ق .) فرزند امام دهم شیعیان بود که ادعای امامت داشت و جمعی او را د...
جعفر کلبی . [ج َ ف َ رِ ک َ ] (اِخ ) رجوع به جعفربن یوسف ...شود.
جعفر مصدق . [ ج َ ف َ رِم ُ ص َدْ دِ ] (اِخ ) رجوع به جعفربن محمد ... شود.
صلاة جعفر. [ ص َ ت ِ ج َ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نمازی است که گویند پیغمبر (ص ) آنرا به جعفربن ابی طالب تعلیم فرمود و آن چهار رکعت اس...
جعفر تکین . [ ج َ ف َ ت َ] (اِخ ) از امراء و ارکان سپاه غزنویان بوده و در جنگهای محمود غزنوی با امرای ماوراءالنهر شرکت داشته است . رجوع شود ...