اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جعفر

نویسه گردانی: JʽFR
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن محمد باعلوی بیتی سقافی (1110 - 1182 هَ . ق .) شاعر و دانشمند پرمایه یی در ادبیات و اخبار بود و از اهل مدینه بشمارمیرفت و به روم و یمن سفر کرد و سه بار به صنعاء رفت و دبیری و وزیری «شریف » را بعهده گرفت و سرانجام در مدینه درگذشت . از آثار اوست «دیوان شعر» او (که قسمت بزرگی از نثرهای او نیز در آن مندرج است ) و «مواسم الادب و آثار العجم و العرب ». (الاعلام زرکلی ج 2).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن عثمان بن نصر ملقب به ابوالحسن حاجب و معروف به مصحفی (متوفی 372 هَ . ق .) وزیر و ادیب اندلسی و از نویسندگان ن...
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن عثمان تکریتی (متوفی 699 هَ . ق .) از اهل تکریت عراق است . شاعر و دانشمند در علم حساب و فرائض بودو در شعرش لطاف...
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن عزالدین مکنی به ابوالخلیل از خاندان شدادیان گنجه و از حکمرانان آذربایجان بود و قطران تبریزی شاعر قرن پنجم ب...
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن عطیه مکنی به ابوعمرو، تابعی است . رجوع به ابن عطیه شود.
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن عفان طائی . از شعراء شیعه و شعر او در دویست ورقه بوده است . (ابن الندیم ).
جعفر. [ ج َ ف َ] (اِخ ) ابن علبةبن ربیعة الحارثی مکنی به ابوعارم (متوفی 125 هَ . ق .) شاعر غزلسرای کم شعر از شعرای مخضرمین معاصر دو دولت ام...
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن علی معروف و مکنی به امیر ابوالفضل فرمانروای تفلیس و معاصر ابوالحسن لشکری بوده و قطران تبریزی شاعر قرن پنجم ...
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن علی بن ابی طالب در واقعه ٔ کربلا شهید شده است .
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن علی بن احمدبن حمدان الاندلسی مکنی به ابوعلی و ابن غلبون (متوفی 364 هَ . ق .) فرمانروای زاب (از نواحی افریقا...
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن علی بن تاج الدین ظفیری . (متوفی 1109 هَ . ق .) قاضی و فقیه زیدی است از اهل حصن الظفیر واقع در سرزمین حجة در شما...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۲۰ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.