اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جعفر

نویسه گردانی: JʽFR
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمودبن هبةاﷲ، مکنی به ابومحمد و ملقب به کفرعزی اربلی (537 - 604 هَ . ق .) قاضی و عالم به فقه شافعی و فرائض و حساب و هندسه و ادبیات بود و شعر میسرود. نسبت او به «کفرعزا» از قریه های اربل است که ولادت وی در آنجا روی داد. وی در سال 589 هَ . ق . سمت قضاوت اربل را بر عهده گرفت و تا پایان عمر در آنجا بکار اشتغال داشت . (الاعلام زرکلی ج 2).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
جعفر بیک لری جوادخانی . [ ج َ ف َ ب َ ل َ ج َ ] (اِخ ) نام یکی از طوایف ایل قشقائی است مرکب از سیصد خانوار. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 82).
جعفر بیک لری فریدون بیکی . [ ج َ ف َ ب َل َ ف ِ رِ ب َ ] (اِخ ) نام طایفه یی از طوایف قشقائی مرکب از یکصد خانوار. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 82...
پیشوا مرکز شهرستان پیشوا و یکی از شهرهای جنوبشرق استان تهران در ایران است. شهر پیشوا در دامنه‌های طبیعی قرار دارد و در ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی پایتخت وا...
جافر. [ ف ِ ] (ع اِ) آن اشتر که از گشنی بازمانده بود. ج ، جوافر. (مهذب الاسماء). || (ص ) ناتوان شده از بسیاری لباس . (ناظم الاطباء).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.