جعفر
نویسه گردانی:
JʽFR
جعفر. [ ج َ ف َ ](اِخ ) ابن محمد کاکویه ملقب به علاءالدوله حاکم اصفهان در روزگار مسعود غزنوی که بعدها استقلال یافت و خود حاکم مستقل اصفهان گشت . ابوعلی سینا حکیم نامدار در سالهای اخیر حیاتش به درگاه این حاکم روی آورده و در آنجا میزیست و کتاب معروف دانشنامه ٔ علائی را بنام او نوشت . رجوع به ابن کاکویه و نیز پسر کاکو شود.
واژه های همانند
۱۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
جعفر بیک لری جوادخانی . [ ج َ ف َ ب َ ل َ ج َ ] (اِخ ) نام یکی از طوایف ایل قشقائی است مرکب از سیصد خانوار. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 82).
جعفر بیک لری فریدون بیکی . [ ج َ ف َ ب َل َ ف ِ رِ ب َ ] (اِخ ) نام طایفه یی از طوایف قشقائی مرکب از یکصد خانوار. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 82...
پیشوا مرکز شهرستان پیشوا و یکی از شهرهای جنوبشرق استان تهران در ایران است. شهر پیشوا در دامنههای طبیعی قرار دارد و در ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی پایتخت وا...
جافر. [ ف ِ ] (ع اِ) آن اشتر که از گشنی بازمانده بود. ج ، جوافر. (مهذب الاسماء). || (ص ) ناتوان شده از بسیاری لباس . (ناظم الاطباء).