اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جق

نویسه گردانی: JQ
جق . [ ج ُ] (اِخ ) یکی از قلاع بجنورد است واقع در کوه خاکی . زراعت آن دیم است ، و آبی از چشمه دارد. هوایش معتدل است ، و سکنه ٔ آن چهل خانوارند. (مرآت البلدان ج 4).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
قلعه جق جدید. [ ق َ ع َ ج ُ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کرم خان بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد، واقع در 26هزارگزی شمال خاوری بجنورد و 3هزارگزی ...
قلعه جق کوچک . [ ق َ ع َ ج ُ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کرم خان بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد، واقع در 20هزارگزی شمال بجنورد و 4هزارگزی باخت...
تازه آباد قلعه جق . [ زَ دِ ق َ ع َ ج ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلاترزان بخش رزاب شهرستان سنندج است که در 40هزارگزی خاور رزاب و 3هزارگزی باخ...
جغ. [ ج َ ] (اِ) چوبی باشد سیاه به رنگ آبنوس که از آن چیزها سازند و تراشند. (برهان قاطع). || چوبی که دوغ را بدان زنند تا مسکه برآید. چو...
جغ. [ ج ُ ] ۞ (اِ) چوبی است که بر گردن گاو قلبه کش و زراعت کننده نهند. (برهان ). و به هندی جوا گویند. (غیاث ). جوغ . جوه . جو. چغ. یوغ را گوی...
جغ. [ ] (اِخ ) (مولانا ...) نامی بوده است میرزا شاهرخ ، پسر امیرتیمور گورکان را : «[ اسکندربن قرایوسف ] با قباد ولیلی آغاز خشونت و بدمزاجی ...
جغ-رتکین . [ ج َ غ َ ت َ ] (اِخ ) چغرتکین . یکی از سپاهیان ایلک خان . رجوع شود به چغرتکین و تاریخ گزیده ص 391 و حبیب السیر ج 2 ص 377.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.