جلح
نویسه گردانی:
JLḤ
جلح . [ ج َ ل َ ] (ع مص ) ریختن موی پیش سر و اندکی از آن را نَزَع گویند، بعد از آن جَلَح ، بعد از آن صَلَع. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). کم شدن موی پیش سر. (از یادداشت های دهخدا).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
جله . [ ج ُل ْ ل َ / ل ِ ] (اِ) گروهه ٔ ریسمان را گویند و معرب آن جلاهق باشد. (برهان ). || گیاهی بود سرپهن که از جاهای نمناک و دیوارهای حم...
جله کران . [ ج ُ ل َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از بخش نمین شهرستان اردبیل واقع در 22هزارگزی شمال اردبیل در مسیر شوسه ٔ جله کران - نمین . موقع جغ...