جلق 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        JLQ 
    
							
    
								
        جلق . [ ج ِل ْ ل ِ ] (اِخ ) جِلَّق . دمشق  و غوطه ٔ دمشق . (منتهی  الارب ). دمشق . (از اقرب  الموارد). نام  ناحیه ٔ غوطه  است  و گویند دمشق  را جلق  خوانند و گویند موضعی  است  در قریه ای  از قرای  دمشق  و گویند مجسمه ٔ زنی  است  در یکی  از دیههای  دمشق  که  آب  از دهان  وی  جاری  است . حسان بن  ثابت  انصاری  و جز او در برخی از اشعار خود از آن  یاد کنند. (از معجم  البلدان ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        وادی  جلق . [ ج َل ْ ل َ ] (اِخ )  ۞  ناحیه ای  است  در اندلس  و راه  آهنی  که  از قلعه ٔ ایوب   ۞  می آیداز آن  عبور می کند. (از الحلل  السندسیة ج  2...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        جلق واژه ای عربی و جایگزین پارسی آن سوکرویس sukravis می باشد که از واژه ی سنسکریت: سوکرویس رشتی sukravisreŝti ساخته شده است. 1ـ سوکرویس باعث می شود سی...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        جلغ. [ ج َ ] (ع  مص ) بریدن  گوشت . (از اقرب  الموارد) (منتهی  الارب ): جلغ القوم  بعضهم  بعضاً بالسیف ؛ گوشت  برید بعض  ایشان  مر بعض  را بشمشیر. (من...