جلکی
نویسه گردانی:
JLKY
جلکی . [ ج ُ ل َ کی ی ] (ص نسبی ) نسبت است به جلک . رجوع به جلک شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
جلکی . [ ج ُ ل َ ] (اِخ ) عباس بن ولید اصفهانی مکنی بابوالفضل از راویان است . وی از اصرم بن حوشب و جز او روایت کند. (از معجم البلدان ).
پوشیده و پنهان، مخفی، سری، مرموز و مستور، جاسوس مآبانه، آب زیرکاهانه، موذیانه