اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جمة

نویسه گردانی: JM
جمة. [ ج ُم ْ م َ ] (ع اِ) تمامی موی سر و انبوهی آن . (منتهی الارب ). مجتمع موی سر و آن بیشتر از وفرة است ، گویند: حلق جمته . ج ، جُمَم . (اقرب الموارد). || موی فرود بناگوش . (منتهی الارب ).
- جمةالظهیرة ؛ معظم گرمگاه . (از اقرب الموارد).
- جمةالماء ؛ معظم آب . (از اقرب الموارد). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
جمة. [ ج َم ْ م َ ] (ع ص ، اِ) چاه بسیارآب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || مجتمع آب چاه . (اقرب الموارد). || جماعتی انبوه از مردمان ک...
جمح . [ ج َ] (ع مص ) در همه ٔ معانی رجوع به جماح و جموح شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.