جوز ماثل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        JWZ MAṮL 
    
							
    
								
        جوز ماثل . [ ج َ / جُو زِ ث َ] (ترکیب  اضافی ، اِ مرکب ) تاتوره . جوز رب . (منتهی  الارب ). ثمرد هتوره . (غیاث  اللغات ). و آن  شبیه  است  به  جوزالقی  و دارای  خارهای  ریز و ضخیم  است  و دانه ٔ آن  چون  دانه ٔ اترج . (از اقرب  الموارد). چیزی  است  که  آنراعوام  تاتوله  گویند و آنرا جوز مقاتل  نیز گویند بکسرتای  قرشت . (برهان ). معرب  گوز ماتل  فارسی  است  و آن  خودرو و مزروع  میباشد، نبات  او بقدر نبات  بادنجان  و برگش  از آن  کوچکتر و گلش  سفید و شبیه  به  بوق  و گل  لبلاب  و از آن  درازتر و ثمرش  بقدر گردکانی  و خارناک  مثل  بار بیدانجیر و در جوف  او دانه ها شبیه  بدانه ٔ سماق  وخوش طعم  و مستعمل  تخم  اوست . در اول  چهارم  سرد و در دوم  خشک  و گویند در خشکی  قریب الاعتدال  است ، مسکن  حرارت ملتهبه  و مفرطه  و در غایت  تنویم  و مسکر و رادع  اورام  حاره  و مسکن  صداع  صفراوی  و دموی  و ضماد او و روغن  دانه ٔ او جهت  بواسیر و اوجاع  حاره ٔ مقعد و اکثار آن  قاتل  و قدما یک  درهم  او را سم  دانسته اند و طلاء طبیخ  او با سرکه  و عسل  محلل  اورام  و استسقاء و ضربان  و قاطع عرق  و مانع قشعریره  و ضماد مجموع  نبات  او جهت  تقویت  اعضاء مسترخیه  و مانع ریختن  موی  و مجفف  رطوبات  غریبه  و خوردن  او جهت  رفع صداع  مزمن  مجرب  است  و قدر شربتش  تا یک  دانگ  و بدلش  لقاح  دو وزن  اوست  و مورث  جنون و فساد فکر و مصلحش  فلفل  و رازیانه  و عسل  است . (تحفه ٔ حکیم  مؤمن ). و رجوع  به  ذخیره ٔ خوارزمشاهی  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    
								
    هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.