اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جوشیده مغز

نویسه گردانی: JWŠYDH MḠZ
جوشیده مغز. [ دَ / دِ م َ ] (ص مرکب ) کنایه از مردم خشمناک و غضب آلود. (برهان ) :
جهاندار دارای جوشیده مغز
نشد نرم دل زآن سخنهای نغز.

نظامی .


|| مردم هشیار. (برهان ) (آنندراج ). تندذهن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.