اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چاره شناختن

نویسه گردانی: CARH ŠNAḴTN
چاره شناختن . [ رَ ش ِ ت َ] (مص مرکب ) علاج شناختن . درمان دانستن :
میشد آن کس که چو او چاره ٔ کارم نشناخت
من همی دیدم و از کالبدم جان میرفت .

؟ (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.