اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چاقاله

نویسه گردانی: CAQALH
چاقاله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) چاغاله . چغاله . بادام با پوست سبز نارس ، اَخکوک ، بعضی میوه های سبز و نارس ، چون بادام و زردآلو و شفتالو ولی بیشتر در بادام گفته میشود و گاه کلمه بادام را نیز بر آن افزایند و «چاقاله بادام » گویند و رجوع به اخکوک و چاغاله و چغاله شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
چاغاله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) چاقاله . چغاله . اَخکوک . بادام و زردآلو و هلوی سبز نارسیده . چاغاله بادام . بادام نارس . زرد آلوی نارس . هلوی نارس ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.