چرته . [ چ َت َ
/ ت ِ ] (اِ)
۞ بمعنی رنگ و لون باشد. (برهان )
۞ . چرده . (انجمن آرا). پوست سیه رنگ . (انجمن آرا). بمعنی رنگ و پوست آدمی . (آنندراج ) (غیاث ). بمعنی لون و رنگ باشد و آن را چرده نیز نامند. (جهانگیری ). رنگ و لون و گون . (ناظم الاطباء). رنگ . (فرهنگ نظام ). چرده . چرزه . پام . فام . گون . گونه . رجوع به چرده و چرزه شود.