اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چرس

نویسه گردانی: CRS
چرس . [ چ َ ] (اِ) گرد بنگ است که گلوله و جمع کرده پس در غلیان نهاده بکشند و کیفیتی دهد که جبن و بیم وواهمه و اشتها را بیفزاید. (انجمن آرا). ساقه ٔ سقزی و مخدری که از برگ کنب گیرند و درویشان و قلندران آنرا با توتون و یا تنباکو مخلوط کرده در چپق و یا سرغلیان گذاشته جهت کیف کردن کشند. (ناظم الاطباء). برگ شاهدانه است که از مسکراتست . (فرهنگ نظام ). گرد بنگ که از شاهدانه گیرند. حشیش . اسرار. زمرد سوده . قسمی بنگ . ماده ٔ انگمی است که از شاهدانه های ماده ٔ گرد نر ندیده گیرند. قسمی بنگ که قلندران و درویشان و ارباب کیف و حال بوسیله ٔ تدخین آن در عالم بی خبری فروروند و اعصاب خود را تخدیر کنند. رجوع به چرسی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
چرس . [ چ َ رَ ] (اِ) بند و زندان را گویند. (برهان ). بند و زندان بود. (جهانگیری ) (انجمن آرا)(آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ) : چون نبا...
چرس . [ چ ُ ] (اِخ ) مؤلف انجمن آرا نویسد: «نام ناحیه ایست که بر طرف شمالی بحیره ٔ تبریز واقع شده و طرف مغربی آن بحیره ٔ ارومیه و سلماس ا...
چرس زدن . [ چ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به چرس کشیدن شود.
چرس کشیدن . [ چ َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) نوعی بنگ کشیدن . تدخین کردن چرس . دود چرس را بوسیله ٔ چپق یا سیگار یا غلیان کشیدن . حشیش کشیدن ....
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.