اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چرم گاو

نویسه گردانی: CRM GAW
چرم گاو. [ چ َ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پوست گاو. انبانی از پوست گاو. جلد گاو :
چنان بد که هر سال یک چرم گاو
ز کابل همی خواستی باژ و ساو.

فردوسی .


ز دینار پرکرده ده چرم گاو
سه ساله فرستاده شد باژ و ساو.

فردوسی .


رجوع به چرم شود. || کنایه از تازیانه باشد. (آنندراج ). تازیانه ای که دم گاو نیز گویند. (ناظم الاطباء). دم گاو. دنب گاو. نوعی تازیانه .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.