چسو
نویسه گردانی:
CSW
چسو. [ چ ُ ] (نف / ص نسبی ) چسونه در تداول عامه ، آنکه فسوه بسیار دهد. آنکه بسیار تس دهد. آنکه فسوه بسیار کند. رجوع به چس و چسونه شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
چس و پس . [ چ ُ س ُ پ ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) چانه ٔ بیجا زدن . (آنندراج ).
چس و پس . [ چ ُ س ُ پ ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) اسباب خرده ریز ناقابل . (فرهنگ نظام ). چس و فس . خرت و پرت . رجوع به چس و فس شود.
چس و فس . [چ ُ س ُ ف ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) خرت و پرت . خرده ریز ناقابل . در تداول عامه ، چیزهای بیهوده و بیمصرف .- امثال :با این چس و فس...