اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چشته خور

نویسه گردانی: CŠTH ḴWR
چشته خور. [ چ َ / چ ِ ت َ / ت ِ خوَرْ / خُرْ ] (نف مرکب ) طعمه خور. (آنندراج ). چاشنی خور. چشته خوار. مسته خور. || آنکه مرغوب بی تلاش روزی او شود. (آنندراج ). || کسی که یک بار مزه ٔ چیزی را چشیده و همیشه در آرزوی آن باشد، و چاشت خور نیز گویند. (ناظم الاطباء). در تداول عامه ، کسی را گویند که چون از شخصی محبت یا منفعتی بدو رسد یا در خانه ٔ کسی غذای مطبوعی خورد، پیوسته انتظار تجدید و تکرار آنرا داشته باشد. معتاد به استفاده از دیگری :
دلم که چشته خور التفات دمبدم تست
روا مدار که آخر بداغ چشته بسوزد.

ملا تشبیهی (از آنندراج ).


- امثال :
چشته خور از میراث خور بدتر است . رجوع به چشته خوار شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.