اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چفت

نویسه گردانی: CFT
چفت . [ چ َ ] (اِ)چوب بندی باشد که تاک انگور و بیاره ٔ کدو و امثال آن را بر بالای آن اندازند. (برهان ) (ناظم الاطباء). || تاک و «مو» و درخت انگوری که شاخه های آن را از روی خاک تا سر دیوار باغ بالا برده به میخی که بر دیوار کوبیده اند می بندند یا سنگی بر سر شاخه ها بسته از آن سوی دیوار می آویزند تا شاخه ها بر زمین نیفتدو بهمان صورت رشد و نمو کند. || تالار را نیز گویند و آن عمارتی باشد که از چوب و تخته سازند.(برهان ). ۞ تالار و سقفی خمیده مانند طاق و آن را چفته نیز گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج ). تالار باشد. (جهانگیری ). تالار و عمارتی که از چوب و تخته سازند. (ناظم الاطباء) :
خامه زده عطارد در لاجورد گردون
بنوشته نام سلطان بالای چفت منبر.

خاقانی (از انجمن آرا).


رجوع به چفته شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
چفت . [ چ ُ ] (ص ) تنگ و چسبان باشد که نقیض فراخ و گشاد است . (برهان ).تنگ و چسبان که چست نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). جامه ٔ تنگ و چ...
چفت . [ چ ِ ] (اِ) ۞ زنجیر در خانه را گویند. (برهان ). ۞ زنجیر در که بسته شود. (انجمن آرا) (آنندراج ). زنجیر در را گویند. (جهانگیری ). زنجیر د...
قوس. در انگلیسی arch در فرانسه arc در آلمانی بوگِن bogen یا چَفت، چفته، چَفت [۱]) سازه‌ای منحنی‌شکل در معماری است که با اهداف گوناگون ساخته می‌شود. اس...
چفت پایه . [چ َ / چ ِ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) چفته پایه . پایه ٔ چفت . پایه ٔ مو. پایه ٔ تاک . چوب یا شاخه ٔ درختی که درخت انگور را بوسیله ٔ آن را...
چفت فلک . [ چ َ ت ِ ف َ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گنبد آسمانی . (ناظم الاطباء). و رجوع به چفت شود.
چفت کردن . [ چ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در را با زنجیر بستن . (ناظم الاطباء). و رجوع به چفت شود. || محکم کردن و سفت کردن (در تداول روستائیان...
چفت مقوس . [ چ َت ِ م ُ ق َوْ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سقف طاق مانند و خمیده چون چوگان . (رشیدی ). و رجوع به چفت شود.
چفت و بست . [چ ِ ت ُ ب َ ] (اِ مرکب ) چفت و بند. چفت و رزه . زلف و زنجیر. (در اصطلاح اهالی فیض آباد بخش تربت حیدریه ). - امثال : فلانی دهنش ...
چفت و بند. [ چ ِ ت ُ ب َ ] (اِ مرکب ) چفت و بست . چفت و رزه . زلف و زنجیر (در اصطلاح اهالی فیض آباد بخش تربت حیدریه ). زنجیر و حلقه ای که به ...
چفت و رزه . [ چ ِ ت ُ رَ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) چفت و بست . چفت وبند. و رجوع به چفت و چفت و بست و چفت و بند شود.
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.