چفت
نویسه گردانی:
CFT
چفت . [ چ ُ ] (ص ) تنگ و چسبان باشد که نقیض فراخ و گشاد است . (برهان ).تنگ و چسبان که چست نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). جامه ٔ تنگ و چسبان را گویند و آن را چست نیز خوانند. (جهانگیری ). ضد گشاد و فراخ . (ناظم الاطباء). سفت و تنگ و چسبان . (ناظم الاطباء). چِفت (به لهجه ٔ اهالی خراسان ). || (اِ) چوبی را نیز گفته اند که در زیر عمارت شکسته نهند تا نیفتد. (انجمن آرا) (آنندراج ) (جهانگیری ). تیری که مانند پشت بند جهت نگاهداری بنا قرار میدهند. (ناظم الاطباء). تیری که در زیر عمارت شکسته نصب کنند تا نیفتد. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
چفت و رزه . [ چ ِ ت ُ رَ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) چفت و بست . چفت وبند. و رجوع به چفت و چفت و بست و چفت و بند شود.
چفت کلادیزآباد. [ چ َ ت ِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بالاتجن بخش مرکزی شهرستان شاهی که در 5 هزار و پانصدگزی جنوب باختری شاهی و 3 هزارگزی ...