اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چکاچک

نویسه گردانی: CKACK
چکاچک . [چ َ چ َ ] (اِ صوت ) مخفف چکاچاک است که صدای زدن شمشیر و گرز باشد از پی هم . (برهان ). به معنی چکچاک است .(جهانگیری ). همان چکاچاک است .که چخاچخ و چقاچق نیز گویند. (رشیدی ). چکاچاک . (ناظم الاطباء) :
ز بیم چکاچک که آمد ز تیر
کفن گشت در زیر جوشن حریر.

نظامی .


و رجوع به چخاچخ وچقاچاق و چقاچق و چکاچاک شود. || صدای برهم خوردن دندان را نیز گویند. (برهان ). آواز برهم خوردن دندان باشد. (جهانگیری ) (رشیدی ). صدای برهم خوردن دندانها. (ناظم الاطباء). چکچک و صدای برهم خوردن دندانها از سرمای سخت یا از ترس و جز اینها. و رجوع به چکچک شود. || آواز زدن کاج و سیلی . آوازسیلی و لطمه و کاج پیاپی . صدای چک و تودهنی پی در پی :
به سخا و بزرگواری خویش
ببر از یال من چکاچک کاج .

سوزنی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
چکاچک . [ چ ُ چ ُ ] (اِ مرکب ) سخنی و خبری را گویند که در افواه افتد. (برهان ). خبری را گویند که در افواه افتد. (جهانگیری ) (رشیدی ). سخن که ...
چکاچک بمعنی چکیدن پیاپی/چک چک قطره های باران /چکیدن پی درپی قطره های باران رسداز اوج دماوند پیر یاسمنی به بانگ تجریِ انهار دردلِ چمنی هزار چلچله چَهچَ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.