اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چم

نویسه گردانی: CM
چم . [ چ ُ ] (اِ) به معنی لاف و تفاخر. (از برهان ). (از جهانگیری ) (رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ). (ناظم الاطباء). و رجوع به چُمیدن شود. || حیوان را نیز گویند که مطلق جاندار است .(برهان ). حیوان رانامند. (جهانگیری ). به معنی حیوان نیز آمده . (رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ). حیوان . (ناظم الاطباء). حیوان بارکش . (ناظم الاطباء) :
ای رفته و بازآمده و چم ۞ گشته
نامت زمیان مردمان گم گشته .

خیام (از فرهنگ رشیدی ).


|| ثفل انگوری باشد که شیره ٔآن را گرفته باشند. (برهان ) (از انجمن آرا). ثفل انگور. (رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || سرمای سخت را نیز گفته اند. (برهان ). سرما را گویند. (جهانگیری ). به معنی سرما. (رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ). سرمای سخت . (ناظم الاطباء). || دانه ای باشد سیاه و شفاف که در داروهای چشم به کار برند. (برهان ). دانه ٔ سیاهی بود براق که در داروهای چشم به کار آید و بغایت مفید باشد و آن را چشم و چشمک و چاکسوی نیز خوانند. (جهانگیری ). چشم . چاکسو. (ناظم الاطباء). و رجوع به چاکسو و چِشُم شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
چم جنگل . [ چ َ ج َ گ َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «یکی از آبادیهای چهارمحال اصفهان است ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 261). و در فرهنگ ...
چم جنگل . [ چ َ ج َ گ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شیروان بخش چرداول شهرستان ایلام که در 41 هزارگزی جنوب خاوری چرداول کنار راه مالرو شیروان و...
چم چرغه . [ چ َ چ ُ غ َ / غ ِ ] (اِ) رشته ای را گویند که تازیانه را از آن بافند. (برهان ). به معنی رشته ٔ تازیانه ٔ. (از رشیدی ) (انجمن آرا) (از...
چم چرود. [ چ َ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چرداول بخش شیروان شهرستان ایلام که در 6 هزارگزی جنوب خاوری چرداول ، کنار راه مالرو شیروان و...
چم آباد. [ چ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان پیرگان بخش اردل شهرستان شهرکرد که در 51 هزارگزی شمال باختر اردل و 24 هزارگزی راه فارسان ب...
چم آسیا. [چ َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «از مزارع قریه ٔ طایقان قم است ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 261).
چم انار. [ چ َ اَ ] (اِخ ) دهی است از بخش ارکو از شهرستان ایلام که در 21 هزارگزی جنوب باختری قلعه دره و 6 هزارگزی شمال راه مالرو مهران و...
چم شته . [ چ َ ش َ ت ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کولیوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد که در 39 هزارگزی باختر الشتر و 2 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خر...
چم زین . [ چ َ زَ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: یکی از مزارع چهارمحال اصفهان است . (از مرآت البلدان ج 4 ص 261). در فرهنگ جغرافیایی ...
چم ژاب . [ چ َ ] (اِخ ) دهی از بخش دره شهر شهرستان ایلام که در 12 هزارگزی خاور دره شهر و 28 هزارگزی شمال خاوری راه دره شهر به ماژین واقع ...
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۲۰ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.