اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چم

نویسه گردانی: CM
چم . [ چ َ] (اِخ ) دهی از بخش حومه ٔ شهرستان نائین که در 30 هزارگزی جنوب نائین و 8 هزارگزی خاور راه نائین به هاشم آباد واقع است . کوهستانی و معتدل است و 266 تن سکنه دارد. آبش از قنات . محصولش غلات . شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۹۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۲ ثانیه
چم تنگ . [ چ َ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان صفائیه بخش هندیجان شهرستان خرم شهر که در 15 هزارگزی شمال هندیجان و 2 هزارگزی باختر راه ماشین رو د...
چم تقی . [ چ َ ت َ ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از دهستان آیدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
چم قرق . [ چ َ ق ُ رُ ] (اِخ ) دهی از دهستان کرگاه بخش ویسیان شهرستان خرم آباد که در 7 هزارگزی باختر ماسور، کنار شمالی راه شوسه ٔ خرم آباد ...
چم گل . [ چ َگ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان بکش بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون که در 22 هزارگزی جنوب باختر فهلیان ، کنار رودخانه ٔ کنی واق...
چم گرد. [ چ َ گ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان رادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد که در 100 هزارگزی شمال باختری رادکان واقع است . جلگه و سردسیر است ...
چم کرد. [چ َ ؟ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: قریه ای است از قرای بلوک فارس . (از مرآت البلدان ج 4 ص 262).
چم ریز. [ چ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان رامجرد بخش اردکان شهرستان شیراز که در 68 هزارگزی جنوب خاوری اردکان و یک هزارگزی راه فرعی کامفیروز به...
چم رود. [ چ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان طارم بالا بخش سیردان شهرستان زنجان که در 27 هزارگزی باختر سیردان و 13 هزارگزی راه عمومی سیردان به زن...
چم مهر. [ چ َ م ِ ] (اِخ ) دهی ازدهستان بالاگریوه ٔ بخش ملاوی شهرستان خرم آباد که در 24 هزارگزی جنوب خاوری ملاوی و در 30 هزارگزی خاور راه ش...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۲۰ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.