چم 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        CM 
    
							
    
								
        چم . [چ َ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  پیشکوه  بخش  تفت  شهرستان  یزد که  در 8 هزارگزی  شمال  تفت  و 4 هزارگزی  باختر راه  تفت  به  یزد واقع است . جلگه  و معتدل  است  و 218 تن  سکنه  دارد. آبش  از قنات . محصولش  غلات . شغل  اهالی  زراعت  وراهش  فرعی  است . (از فرهنگ  جغرافیایی  ایران  ج  10).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۱۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        چم می .[ چ َ ] (اِخ ) مؤلف  مرآت  البلدان  نویسد: یکی  از قرای  بلوک  فارس  میباشد. (از مرآت  البلدان  ج  4 ص  262).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم آب . [ چ َ ] (اِخ ) دهی  از بخش  صالح آباد شهرستان  ایلام  که  در 24 هزارگزی  شمال  صالح آباد و 5 هزارگزی  شمال  شوسه ٔ ایلام  به  مهران  واقع است ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم پل . [   ] (اِخ ) مؤلف  مرآت  البلدان  نویسد: «مزرعه ای  است  از مزارع  قریه ٔ طایقان  قم ».(مرآت  البلدان  ج  4 ص  261).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم کل . [ چ َ ک ُ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  مرغا بخش  ایزه ٔ شهرستان  اهواز که  در 42 هزارگزی  جنوب  باختری  ایزه  واقع است . کوهستانی  و هوایش  معتدل ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم گر. [ چ َ گ َ ] (اِخ ) رجوع  به  بکش دودانگه ٔ پایین  شود. (از فرهنگ  جغرافیایی  ایران  ج  7).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم گرد. [ چ َ گ ِ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  رادکان  بخش  حومه ٔ شهرستان  مشهد که  در 100 هزارگزی  شمال  باختری  رادکان  واقع است . جلگه  و سردسیر است  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم  گل . [ چ َگ ُ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  بکش  بخش  فهلیان  و ممسنی  شهرستان  کازرون  که  در 22 هزارگزی  جنوب  باختر فهلیان ، کنار رودخانه ٔ کنی  واق...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم کرد. [چ َ ؟ ] (اِخ ) مؤلف  مرآت  البلدان  نویسد: قریه ای  است از قرای  بلوک  فارس . (از مرآت  البلدان  ج  4 ص  262).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم قرق . [ چ َ ق ُ  رُ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  کرگاه  بخش  ویسیان  شهرستان  خرم آباد که  در 7 هزارگزی  باختر ماسور، کنار شمالی  راه  شوسه ٔ خرم آباد ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چم رود. [ چ َ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  طارم بالا بخش  سیردان  شهرستان  زنجان  که  در 27 هزارگزی  باختر سیردان  و 13 هزارگزی  راه  عمومی  سیردان  به زن...