چنو
نویسه گردانی:
CNW
چنو. [ چ ِ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسن آباد بخش حومه ٔ شهرستان سنندج ، واقعدر پانزده هزارگزی جنوب سنندج و دوهزارگزی خاور راه شوسه ٔ سنندج به کرمانشاه . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر، که دارای 180 تن سکنه میباشد. از چشمه مشروب میشود. محصولش غلات است . اهالی بکشاورزی گذران میکنند.راهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
چنو. [ چ ُ ] (ادات ) مخفف چون او (ادات تشبیه + ضمیر). همانند همچون او. بمانند او. بمعنی همچو او باشد. (جهانگیری ). مخفف چون او باشد. (برهان ) ...
چنو. [ چ ُ ] (اِ) درخواست و عرض و استدعا. (ناظم الاطباء). اما در فرهنگهای دیگر دیده نشد.