چهار دانگ  و نیم 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        CHAR DʼNG  W NYM 
    
							
    
								
        چهار دانگ  و نیم . [ چ َ / چ ِ گ ُ ] (اِ مرکب ) نه  قسمت  ازدوازده  قسمت  چیزی . نصف  و ربع چیزی  با هم . (از زمخشری ) : ... والحال  سکه ٔ نواب  کامیاب  اقدس  اشرف اعلی  نیز پنجشاهی  به  وزن  نه  دانگ  و نیم  زمان  شاه  محمود و طلای  اشرفی  به  دستور قدیم  چهار دانگ  و نیم  سکه  میشود و کمال  رواج  و رونق  الحمداﷲ در اصفهان  و تمام  اطراف  ممالک  محروسه  دارد. (تذکرةالملوک  ص  24 چ  2).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    
								
    هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.