اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چهر برافروختن

نویسه گردانی: CHR BRʼFRWḴTN
چهر برافروختن . [ چ ِ ب َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) روی رخشان کردن . نورانی کردن روی . تابناک کردن . متلألأ کردن :
که چون بامدادان چراغ سپهر
جمال جهان را برافروخت چهر.

نظامی .


|| سرخ شدن چهره . گلگون شدن . گل بر چهره شکفاندن . گل انداختن چهره . || مجازاً خشمگین و غضبناک شدن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.