اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حاج

نویسه گردانی: ḤAJ
حاج . (اِ) صاحب تحفه گوید حاج را بفارسی اشترخار و بترکی دَوَه تیکانی ۞ نامند گیاهی است که ترنجبین ۞ بر او منعقد می گردد. گرم و بسیار خشک و رادع و جالی و مفتح و تریاق سموم . و شرب و بخور او و ضماد او رافع بواسیر و طلای عصاره و سوخته ٔ او جهت قروح ساعیة بی عدیل و مضر گُرده و مصلحش کتیراو بدلش حندقوقا و روغن او که از آب تازه ٔ او ترتیب دهند جهت مفاصل و جمیع علل بارده بغایت مؤثر و اکتحال عصیر او جهت بیاض خفیف چشم و قطور سه قطره ٔ او دربینی و بعد از آن استنشاق روغن بنفشه رافع صداع مزمن و مجرب دانسته اند و شکوفه ٔ او جهت بواسیر نافع است . و صاحب اختیارات آرد: حاج خاری است که ترنجبین از وی حاصل میشود و نبات کشوث بر وی پیچیده شود و بشیرازی خار ارو(؟) خوانند عصاره ٔ وی چون در چشم کشند سپیدی ببرد و تاریکی زائل کند و گل وی جهت بواسیر بغایت سودمند بود - انتهی . صاحب بحرالجواهر و هم داود ضریر انطاکی عاقول را ردیف حاج گفته اند. و در معالجات امروزی مَن ّ آن را که ترنجبین است در منضجات برای شیرینی آن و هم تلیین و در بعض مُسهلات چون فلوس و مانندآن چون ممدی افزایند. و اشترغاز و خلنج و انوبرخیس و شسن را نیز اهل لغت مرادف حاج آورده اند. که نامهای دیگر خار من ّ ترنجبین است . و من ّ بنی اسرائیل در تیه نیز همان است . ترنجبین . ترانگبین . عاقول . انوبرخیس .علف ترنجبین . تلنگبین . خارترنجبین . شسن . ابن البیطارگوید اینکه رازی در الحاوی گوید حاج اریقی باشد، غلط است . اریقی خلنج ۞ است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
حاج پاشا. (اِخ ) ابن خواجه علی بن مرادبن خواجه علی بن حسام الدین قونوی . او راست : مجمع الانوار فی جمیع الاسرار،و آن تفسیری است بزرگ در چ...
حاج پاشا. (اِخ ) خضربن علی ، ملقب به جلال الدین . معروف به حاج پاشا. او راست : کناسةالجلال ، و آن کتابی مختصر است در طب . (کشف الظنون ).
حاج پاشا. (اِخ ) رجوع به علی بن خطاب شود.
حاج خراب . [ ] (اِخ ) (امیر...). از امراء دوران آل مظفر است «و چون امیر شیخ را در منزلی که جهة شوکت و استکبار ساخته بود در غایت تزلزل و ...
حاج هراس . (اِخ ) محمدبن محمدبن ابراهیم . رجوع به محمدبن محمد.... شود.
حاج علیرضا. [ ع َ رِ ] (اِخ ) (قنات ....)از قنوات وقفی شهر تهران ، در سمت شمال ، مقدار آب آن 3 سنگ ، مسافت مادرچاه تا شهر سه چهارم فرسنگ است...
حاج جعفرخان . [ ج َف َ ] (اِخ ) رجوع به مجمل التواریخ ص 239 (؟) شود.
حاج محمد علی . [ م ُ ح َم ْ م َ ع َ ] (اِخ ) (قنات ....) از قنوات وقفی شهر تهران ، در سمت شمال ، مسافت مادرچاه تا شهر سه ربع فرسنگ است .
حاج محمد تقی . [ م ُ ح َم ْ م َت َ ] (اِ مرکب ) تفنگ حاج محمد تقی . قسمی از تفنگ .
اودرروستای ارتش آباد زاده شد طیّب حاج رضایی از شهدای 15 خرداد 42 به شمار می‌رود. او زندگی بسیار پرماجرایی داشت و در بخش اول دوران زندگی‌اش چندان خوش‌س...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۵ ۳ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.