اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حاج

نویسه گردانی: ḤAJ
حاج . [ حا ج ج ] (ع ص ) نعت فاعلی از حج ّ. حج کرده . حج گذار. حج گذاشته . حج کننده . حاجی . ج ، حجاج . حجیج . حُج ّ. حاج ّ. و یهود ایران بتازگی زائرین بیت المقدس را حاجی نامند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
حاج جمال فومنی . [ ج َ ل ِ م َ / م ِ ] . (اِخ ) از بزرگان گیلان است ، در نیمه ٔ دوم سده ٔ دوازدهم ، و آنگاه که محمد حسن خان قاجار به این ول...
باصدی حاج یاران . [ ص ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رستم آباد بخش رامهرمز شهرستان اهواز و 5 هزارگزی خاور راه اتومبیل رو رامهرمز به خلف آباد، د...
دَبیت پارچه‌ای نخی، کلفت و محکم و بادوام و نسبتاً ضخیم است که بیشتر برای آستر لباس و رویهٔ لحاف و در ایران هم‌چنین برای شلوارهای بختیاری استفاده می‌شو...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ده نو حاج بدل بک . [ دِه ْ ن َ ب َ دَ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در 2هزارگزی خاور نیشابور. دارا...
گاو حاج میرزاآقاسی . [ وِ ] (اِخ ) (مثل ) رجوع به گاو و امثال و حکم دهخدا و رجوع به گوساله ٔ حاجی میرزا آقاسی ... شود.
میرکوه حاج اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان رازلیق بخش مرکزی شهرستان سراب ، واقع در 7/5هزارگزی شمال سراب با 278 تن سکنه . آب آن ...
کاروانسرای حاج مهدی . [ کارْ/ رِ س َ ی ِ م َ ] (اِخ ) موضعی کنار راه کرمان و سیرجان میان بیدخیلی و حسین آباد در 1114200 گزی تهران .
خانه حاج آقا کمال الدین نبوی طباطبایی یکی از خانه‌های مجلل تاریخی شهر بروجرد است که توسط سازمان میراث فرهنگی در سال 1384 خریداری شده و در حال حاضر تبد...
هاج . (ص ) هاژ. حیران ؛ و با لفظ واج (هاج و واج ) گفته میشود: فلان را دیدم در معرکه هاج و واج ایستاده بود. (از فرهنگ نظام ). || مات . دنگ ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۵ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.