اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حارث

نویسه گردانی: ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) غلام معاویه است که در جنگ صفین با او بود. صاحب حبیب السیر در شرح قسمتی از این جنگ آرد: «مخارق دومسلمان دیگر را بعز شهادت رسانید آنگاه شاه ولایت پناه تغییر لباس کرده روی بمیدان نهاد و مخارق بر امیرالمؤمنین حمله برده آن حضرب به یک ضربت شمشیر نصف بدن او را از پشت زین بر روی زمین انداخت و از اسب فرود آمده سرآن بداختر را از مرکب تن جدا کرده و هفت مبارز از لشکر شام جهت انتقام مخارق متعاقب یکدیگر بمبارزت امیرالمؤمنین حیدر مبادرت نموده بمجرد تحریک ذوالفقار از پای در آمدند. مخالفان چون صورت حال بدین منوال دیدند متوهم گشته دیگر کسی قدم در میدان ننهاد و معاویه غلام خویش حارث را که بصفت جلادت اتصاف داشت مخاطب ساخته گفت همت بر دفع این سوار مصروف دار که غیر از تو کسی با او قتال نتواند کرد حارث گفت ایهاالامیر من این مبارز را چنان می بینم که اگر جمیع پهلوانان شام بهیئت اجتماع بروی حمله کنند روی نگرداند بلکه بیشتر ایشان را به قتل رساند غالباً خاطر نامبارک تو از من ملال یافته است که مرا بمحاربه ٔ او مأمورمیگردانی لاجرم دست از جان شیرین شسته ترا وداع میکنم و بمیدان میروم معاویه گفت معاذاﷲ که من بهلاکت تو راضی شوم اگر ترا مصلحت در محاربت این شخص نیست تا دیگری با او محاربت کند حارث این معنی را فوز عظیم دانسته از محاربت ماند و معاویه دلیران شام را بر قتال امیرالمؤمنین تحریض کرد هیچکس زبان به قبول آن امرخطیر نگشود...» رجوع به حبط جزء 4 ج 1 ص 186 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن محمد المکفوف . محدث است و از ابوبکربن عیاش از معروف بن خربوذ و او از ابی الطفیل و ابوالطفیل از ابوذر آرد که پیغمبر(ص...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مخاشن . صحابی است . ابوعمر گوید اسماعیل قاضی ، بنقل ازعلی بن المدینی ، او را از مهاجرین داند. مدفن او ببصره است . رجو...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مخلد انصاری زرقی . بواسطه ٔ ارسال حدیثی ، ابن شاهین او را از صحابه شمارد و از طریق سهیل بن ابی صالح ، و سهیل بنقل ا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مرةبن ذهل بن شیبان . از بزرگان عرب است در جاهلیت و در یوم النهی سالاری بنی شیبان داشت و در یوم الذنائب که بنی ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مرةبن دودان النفیلی . از بزرگان صدر اسلام است و زمان پیغمبر (ص ) رادرک کرده وثیمه او را یکی از کسانی داند که در ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مرة الجهنی . از دلاوران صحابه است . سیف در فتوح از او نام برد و گوید آنگاه که خالدبن ولید در زمان ابوبکر، به عراق ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مره ٔ حنفی مکنی به ابی مرّة. محدث است .
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مرة العبدی از سرداران و غزاة صدر اسلام و اصحاب علی (ع ) است . وی در سال 39 هَ . ق . بغزو بلاد سند رفت و پیوسته بدین ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مرطبن سفیان بن مجاشع. از بزرگان عرب است بجاهلیت و در یوم طخفة حاجب ابن زراره از نعمان در خواست که رفادت حارث ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مسعودبن عبدةبن مظهربن قیس بن امیةبن معاویةبن مالک بن عوف الانصاری الاوسی . صحابی است . موسی بن عقبة و ابن اسحاق ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.