حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) محدث است . ابن ابی حاتم از پدر خود آرد که او را صحبت است و نسائی از طریق حبیب بن سیعه از حارث روایت کند که گفت مردی پیش پیغمبر (ص ) بود مردی دیگر بر آن حضرت بگذشت و گفت : «یا رسول اﷲ انی احبه ...» الحدیث . مبارک بن فضاله و حسین بن واقد و جز آنها گویند که حارث از طریق ثابت از انس روایت کند. رجوع به کتاب الاصابه چ مصر سنه ٔ 1323 ج 1 ص 310 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ )ابن عبداﷲ مدینی . محدث و از موالی بنی سلیم است ، از اسحاق فروی بنقل از مالک و او از نافع و نافع از ابن عمر آرد که پیغمبر ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ الهمدانی . از اصحاب علی (ع ) است . صاحب حبیب السیر گوید، درسنه ٔ خمس و اربعین معاویة حارث بن عبداﷲ را از حکومت ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبدالمدان . یکی از بزرگان عرب . او بدست و علةبن عبداﷲبن حارث کشته شد. رجوع به عقدالفرید چ محمد سعیدالعریان ج 3 ص...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبدالمطلب . وی از بزرگان بنی هاشم بن عبدمناف و عم رسول اکرم است . عبدالمطلب را یازده و یا سیزده پسر بوده است که ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد شمس خثعمی . بخاری و ابن حبان او را صحابی گفته اندو ابن مندة وی را از عداد شامیان شمارد. رجوع به کتاب الاصابة ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) (غُبشان ) ابن عبد عمروبن بُوَی ّ ابن مِلکان مقریزی نام او برده است . رجوع به امتاع الاسماع ص 24 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد عمروبن معاذبن یزیدبن عمروبن الصعق بن نفیل بن عمروبن کلاب بن ربیعة ابن عامربن صعصعة الکلابی . وی پدر زفر، و جا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد قیس بن لفیطبن عامربن امیةبن ظرب بن حارث بن فهر قرشی فهری ، که او را حارث بن قیس نیز گفته اند. صحابی است .و ابن...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد کُلال بن نصربن سهل بن عریب بن عبد کلال بن عبیدبن فهدبن زیدالحمیری . یکی از اقیال یمن است . و همدانی ، در انساب ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد مناف . صحابی و محدث است و روایت کند که پیغمبر را در باب میراث عمه و خاله پرسیدند آن حضرت فرمود: جبرئیل مرا خ...